بررسی ماهیت دین و جایگاه آن در شکل‌گیری تمدن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر مرکز آینده‌پژوهی، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران

چکیده

بررسی نسبت دین و تمدن ریشه در نوع نگاه به ماهیت این دو مقوله دارد. به‌طورکلی چهار دیدگاه در تعریف دین را می‌توان برشمرد. تعریف اول از دین در رویکردی اعم، مطلق ایده و تفکر در حوزه انسان، جهان، اخلاق، سعادت و کمال انسانی را دین تلقی کرده و از این حیث تمام ادیان الهی و غیر الهی، مکاتب بشری و حتی آیین‌های شیطانی نیز دین تلقی می‌شوند. بر اساس این رویکرد دین با تمدن قطعاً دارای نسبت خواهد بود اما حدودوثغور آن اعم از اینکه سازنده تمدن باشد یا جزئی از اجزاء تمدن باشد بسته به ویژگی‌ها، آموزه‌ها و جهان‌بینی آن دین خواهد بود. دیدگاه عام درباره دین  عنصر تقدس و اعتقاد به امر قدسی را در تعریف دین ضروری می‌داند؛ در نگاه خاص به دین، دین دربردارنده عقیده باور به خالق برای جهان ـ­اعم از باور توحیدی یا مشرکانه‌ـ است. درنهایت دیدگاه اخص معتقد به خالقی واحد برای جهان است که ادیان ابراهیمی تجلی امروزی این دیدگاه هستند. نظریه تمدنی مالک بن‌نبی نشان می‌دهد که دین نه‌تنها با تمدن نسبت دارد بلکه جوهره اصلی این تمدن‌‌ها نیز بوده است. به‌طوری‌که در تمامی حوزه‌های تمدنی اثر نهاده و تفاوت تمدن‌ها از یکدیگر را رقم زده است. سازوکار نسبت دین و تمدن از طریق مقوله فرهنگ رخ می‌دهد. زیرا دین مهم‌ترین سهم در شکل‌پذیری فرهنگ و جهت‌دهی عناصر آن را دارد. حال اگر این ایده دینی آن‌قدر گسترش یابد که بتواند در گستره‌ای فراتر، جغرافیا و فرهنگ‌های دیگر را نیز تسخیر کند، منجر به تمدن خواهد شد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Exploration of the Nature of Religion and Its Role in the Formation of Civilization

نویسنده [English]

  • Majid Mohammadlu
. Researcher in Center for Futures Studies, Supreme National Defense University, Tehran, Iran
چکیده [English]

The exploration of the relationship between religion and civilization is rooted in the perspective on the nature of these two concepts. Broadly, four viewpoints on defining religion can be identified. The first approach, in a more general sense, considers any idea or thought concerning humanity, the world, ethics, happiness, and human perfection as religion, encompassing all divine and non-divine religions, human ideologies, and even satanic cults. According to this perspective, religion undoubtedly has a relationship with civilization, but its scope—whether it serves as the foundation of civilization or merely a component—depends on the characteristics, teachings, and worldview of the religion. The general view of religion regards the element of sanctity and belief in the sacred as essential to its definition. From a specific perspective, religion includes belief in a creator of the universe (whether monotheistic or polytheistic). Finally, the narrowest view defines religion as belief in a single creator of the universe, a perspective embodied in the Abrahamic religions. Malik Bennabi's civilizational theory demonstrates that religion not only relates to civilization but also serves as its core essence, influencing all civilizational domains and distinguishing one civilization from another. The mechanism linking religion and civilization operates through culture, as religion plays the most significant role in shaping culture and directing its elements. If this religious idea expands sufficiently to encompass a broader scope, including other geographies and cultures, it leads to the formation of civilization.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nature of religion
  • Nature of civilization
  • Idea
  • Culture
  • Malik bin Nabi